وفد مكتب سماحة المرجع السيد الحكيم يحضر مجلس فاتحة الأطفال الأربعة وزيارة منزل والدهم في مدينة البصرة

وفد مكتب سماحة المرجع السيد الحكيم يحضر مجلس فاتحة الأطفال الأربعة وزيارة منزل والدهم في مدينة البصرة
۱۴۰۰/۰۶/۱۲


حضر وفد يمثل مكتب سماحة المرجع الديني الكبير السيد محمد سعيد الحكيم (مد ظله)، السبت ١٩-المحرم الحرام -١٤٤٣هـ، مجلس الفاتحة المقام في منزل والد الأطفال الأربعة، االذين وافتهم المنية بسبب حدث مؤسف..
وقدم الوفد تعازي المكتب لوالد المتوفين ومحبيهم، سائلين المولى عزّ وجل ان يرحمهم بواسع رحمته ويسكنهم فسيح جناته، وان يلهم أهلهم وذويهم ومحبيهم الصبر والسلوان إنه ارحم الراحمين وولي المؤمنين.

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

من لوازمات اتومبيل ها را از قبيل لاستيك و باطرى و... مى فروشم و معامله نقدى و مدت دار مى نماييم ولى معاملات مدت دار را به زيادتر از نقد مى فروشيم مثلاً يك جفت لاستيك كه قيمت آن يكصد هزار دينار است ما آن را به يكصد و ده هزار دينار بطور نقدى مى فروشيم ، و اما اگر خريدار خواست اقساطى بگيرد از آن در اول يك قسمتش را نقد مى گيريم و مبلغ باقيمانده را يك سوم سود مى گيريم وقتى كه به ما پنجاه هزار دينار داد باقيمانده را كه پنجاه و سه هزار دينار مى باشد ( گويا مجموع به يكصد و سه هزار دينار فروخته شده است ) هفده هزار تومان سود آن اضافه مى شود كه آن تفاوت مدت است، آيا اين طور معامله از نظر شرع صحيح است و اگر اين طرز معامله صحيح نباشد صيغه شرعى كه معامله مدت دار ما را صحيح نمايد چيست، و ما يقين داريم كه اگر معامله نقدى بكنيم معامله مان راكد مى شود و همچنين معامله بازار هم ركود پيدا مى كند، زيرا كه بيشتر خريداران جنس نمى توانند معامله نقدى بنمايند.

فروختن مدت دار گرچه به بيشتر از نقد باشد حلال است، و جايز است به قيمت خيلى گرانتر حتّى با اختلاف مقدار قسطها سازش نمايند ولى بشرط اينكه آن زيادى را هر دو طرف از اوّل معامله قبول نمايند، و جايز نيست كه پس از برقرار شدن معامله چيزى را به خريدار اضافه نمايد، پس وقتى كه فروشنده است كه پول را خريدار در سه قسط پرداخت خواهد كرد جايز است بر او كه به او گرانتر از شخصى كه پول را در دو قسط پرداخت خواهد نمود فروشد ولى زيادى و قسط بايد در موقع معامله معين باشد و وقتى كه زيادى و قسط معين شد و مصادف شد كه خريدار نتوانست در وقت معين شده وام خود را بدهد ديگر نمى تواند از آنچه در اول معامله معين شده به تأخير تأديه وجه زيادى بگيرد.

آيا دشنام دادن و لعنت كردن و يا غيبت كردن مخالف و يا ناصبى جايز است؟

سزاوار نيست كه مؤمن دشنام دهنده باشد، و در غيبت مردم سخن بگويد خصوصاً كه فتنه و يا مشكله بيافريند.

مبلّغى كه به مملكت ديگر مى رود در ميان افكار و عقيده هاى اسلامى و غير اسلامى كه به هم آميخته شده است زندگى مى كند، آيا حضرتعالى لطف مى فرمائيد كه راهنمائيهاى لازم را در اين خصوص بنمائيد تا اينكه او را در انجام وظيفه اى شرعى خودش به طور صحيح و آسان كمك نمايد؟

براى مبلغ لازم است بطور كلّى از گنجاندن مطالب غير اسلامى را در تبليغ جدّاً خوددارى نمايد، بلكه حتّى از وارد كردن بعض افكار انحرافى كه به اسلام نسبت داده شده است، و به حساب اسلام مى گذارند هم پرهيز جدّى بنمايد و اگر از آنها خوددارى نكند آنوقت بزرگترين جرم را مرتكب شده است، زيرا كه در آن مسخ كردن و بد نشان دادن حقيقت و مبدأ بوده و گمراه كردن مردم و مسموم كردن افكار آنها مى باشد، و براى ما در افكار و عقايد بزرگترين و بهترين برنامه است كه از قران مجيد و تعليمات پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)و اهل بيت (عليهم السلام) در احاديث و خطبه ها و دعاهايشان استفاده مى شود و هم چنين از طرز رفتار و سلوك آنها و سلوك پيروان آنها كه به طريقه آنها رفتند بدست مى آوريم، همانا در همه اى اينها بيان كفايت كننده در قسمت عقايد، و فقه، و اخلاق، رفتار، تهذيب نفوس، و سير كردن انسانها به سوى كمال موجود است، و آنها به آسانى در دسترس ما است، و استفاده نمودن از آنها براى ما ميسر است، و جا دارد و حق داريم كه سرمان را با افتخار بلند كنيم و بوسيله آنها بنازيم، و با اين سرمايه هاى غنى، بحث كننده و مبلّغ از افكار و طرحهاى ديگر هر چه باشد و از طرف هر كسى باشد بى نياز مى شود. بدرستى كه كمى از حق از باطل زيادى بى نياز مى نمايد، در صورتى كه بيشتر و بيشتر هم هست خداوند تبارك و تعالى فرموده ( الم تر كيف ضرب الله مثلا كلمة طيبة اصلها ثابت و فرعها فى السّماء تؤتى اكلها كل حين باذن ربّها و يضرب الله الأمثال للناس لعلّهم يتذّ كرون و مثل كلمة كشجرة خبيثة اجتثّت من فوق الارض مالها من قرار ). آيا نديدى چگونه خداوند كلمه طيبه (و گفتار پاكيزه) را به درخت پاكيزه اى تشبيه كرده كه ريشه آن (در زمين) ثابت و شاخه آن در آسمان است. هر زمان ميوه خود را به اذن پروردگارش مى دهد. و خداوند براى مردم مثلها مى زند شايد متذكر شوند (و پند گيرند) (هم چنين) كلمه خبيثه (و سخن آلوده) را به درخت ناپاكى تشبيه نموده كه از روى زمين بركنده شده و قرار و ثباتى ندارد. و خدا را سپاسگزاريم بر آنچه به ما با هدايت و ارشادش احسان نموده است.