نخستین سالگرد ارتحال مرجع عاليقىر تشيع مرحوم آیت الله العظمى سید محمد سعید حکیم قدس سره

نخستین سالگرد ارتحال مرجع عاليقىر تشيع مرحوم آیت الله العظمى سید محمد سعید حکیم قدس سره
۱۴۰۱/۰۵/۲۹

نخستین سالگرد ارتحال مرجع عاليقىر تشيع مرحوم آیت الله العظمى سید محمد سعید حکیم قدس سره

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

اگر اجاره كننده با اجازه صاحب زمين كه اجاره داده است يك منزلى بنا كند ( ديوارها و سقف را بسازد ) پس از پايان مدت اجاره آن آيا جايز است اجاره كننده تازه كه تمامى آنجا را اجاره نموده است به آن منزل مذكور بدون اجازه مستأجر گذشته وارد شود و به عبارت ديگر داخل شدن به آن غرفه آيا تصرّف در مال اجاره كننده اول است كه مستحق اجرت مثل باشد؟

اين بستگى دارد بر اين كه در اول اجازه ساخت غرفه چسان شده است: 1 ـ اگر اجازه بدين سان باشد كه سازنده غرفه در زمين حق دارد مادامى كه آن بنا باقى است آن وقت سازنده حق دارد كه بدون اذن مالك و مستأجر دوم آنجا داخل شود. 2 ـ و اگر قرارداد اجازه بر ماندن بناء در ملك آن تا آن وقتى كه مدت اجاره تمام شود و حسابشان تصفيه شود باشد بدون اينكه سازنده بناء را حقى در زمين و در آمدن به آنجا بوده باشد آن وقت در حكم آن كسى مى باشد كه در زمين ديگرى از روى اشتباه بنايى كرده است كه لازم است كه صلح برقرار باشد ميان آنها بر آنچه مشكل حلّ شود. 3 ـ و اگر در قرارداد اجازه بر اين باشد كه او تنها در مدت اجاره اش مى تواند از آن بناء استفاده كند آن وقت پس از تمام شدن مدت اجاره مى تواند ساختمانش را بردارد و بس. 4 ـ و اگر قرار گذاشته باشند كه آن غرفه را به صاحب ملك بسازد و تا زمانى كه مستأجر است از آن استفاده نمايد و بعد از پايان مدت اجاره او را حقى در آن نمى باشد. و شايد متعارف ميان مردم يكى از دو وجه اخير مخصوصاً آخرى مى باشد، پس اين شرط ضمنى است ( بايد به شرط عمل كرد ) و با اشتباه حال عمل كردن به سومى معيّن مى شود.

زمينهاى اهواز پيش از آنكه زير آب برود ملك اشخاص بود سپس آب آن را فرا گرفت اكنون و پس از خشكانيدن آن از طرف دولت پس از ساليان دراز سطح زمين آشكار شده است، قسمتى از آن زمينها را دولت در اختيار بعضى از افراد گذاشته و قسمت ديگرى را اجاره داده است بدون اينكه از مالكان اصلى پيش از فراگرفتن آب اجازه بگيرد، آيا مالك شدن و اجاره نمودن آنها بدين سان صحيح است، و يا اينكه واجب است با مالكان اصلى زمينها و يا وارث آنان مصالحه نمايند، و آيا طولانى بودن مدت فراگرفتن آب، اعراض و صرف نظر نمودن از زمين است؟

مراجعه نمودن به مالك اوّلى واجب نيست در صورتى كه آن بعد از فرا گرفتن آب قطع علاقه نمايد گرچه به خاطر اينكه از دوباره خشك شدن زمينها و بهره بردارى نمودن از آنها نااميد بوده باشد اما اگر علاقه اش را از زمين قطع نكند، و به آن دل بسته باشد كه در صورت امكان از آن سود ببرد و لذا در حالت انتظار خشكيدن آن بوده باشد كه دوباره از آن استفاده نمايد، در اين صورت مالك اصلى به تصرف كردن شايسته تر است، و بر ديگرى مزاحمت كردن به آن حرام است، و سود بردن از آن زمين بدون اجازه مالك اصلى جايز نيست.

ما از محضر شريفتان سئوالى در خصوص شرعى بودن صورتهاى امامان (عليهم السلام) و بالخصوص امام على و حسن و حسين (عليهم السلام) مى نمائيم؟ و استناد مى كنيم به فتواى اخير حضرتعالى كه لطف فرموده بوديد كه آن عبارت از اين بود (ملاقات نمودن با امامان (عليهم السلام) در عالم خواب كه آن را نمى شناسد مگر آنهائى كه صورتهاى حقيقى آنها را ديده باشند و به جمالهاى شريف آنها در حال بيدارى نظر كرده باشند، علاوه بر اين ديدن در حال خواب حجت و دليل شرعى نمى باشد، و ادّعا كننده اى آن هر كسى هم بوده باشد نمى توان اعتماد كرد و صحّه گذاشت) و مقصود از سئوال اين است كه حكم ترسيم نمودن صورتهاى امامان (عليهم السلام) و خريد و فروش آنها چيست؟ و آيا اينها مطابق صورتهاى حقيقى مى باشند؟

صورت هاى ذكر شده از آنها قصد نمى شود مگر تشبيه كردن و آنها صورتهاى حقيقى آنها نمى باشند، و خريد و فروش آنها جايز است، ولى چون كشيدن صورت صاحبان روح حرام است و لذا ترسيم صورتهاى ياد شده حرام است، و لكن نسخه بردارى از آنها و عكس بردارى با وسايل جديد عكس بردارى جايز است.

اگر زنى را عقد غير دائمى نمود و نزديكى كرد و پس از تمام شدن مدّت مقّرر دوباره بر آن عقد خواند و پيش از نزديكى مدتش را بخشيد، آيا جايز است كه شخص ديگرى پيش از تمام شدن عدّه اش از شوهر اوّل او را ازدواج غير دائمى نمايد، و اين به جهت عقد دوّم مى باشد كه در آن نزديكى نشده است، و دوّمى زن نزديكى نشده (غير مدخول بها) را ازدواج نموده است، همانطورى كه از بعضى فتوى در اين خصوص نقل شده است، و اتفاقات بسيارى به جهت اعتماد به اين فتوى در اين خصوص شده است، به طورى كه زن در يك شب با چند مرد ازدواج مى نمايد و هر يك از مردها دوبار عقد مى خوانند يك مرتبه نزديكى مى كنند دفعه آخرى نزديكى نمى كنند و مدت را مى بخشند و مردهاى ديگر هم همين طور مى كنند حكم اين را بيان فرمائيد.

انّا لله انّااليه راجعون، در واجب نبودن عدّه در صورت بذل مدّت پيش از نزديكى نمودن اشكالى نيست، ولى اين با وجوب عدّه نگه داشتن به عقد اولى كه دخول شده است منافات ندارد، به درستى كه عدّه ساقط مى شود در حقّ خود شوهر و در حق ديگرى ساقط نمى شود، پس چگونه بر ديگرى جايز مى شود كه تزويج كند او را بعد از بخشيدن مدت عده اى كه دخول نشده است پيش از آنكه عدّه اى عقدى كه در آن نزديكى شده است تمام گردد و سزاوار است كه روايت معتبره مفضل بن عمر را در (وسائل الشيعة حديث 5 ب 23 از ابواب متعه) ملاحظه نمود تا اينكه قباحت آنچه واقع شده است معلوم گردد.