نجل المرجع السيد الحكيم يحاضر في ندوة تحضيرية للاحتفال بعيد الغدير الاغر في العاصمة بغداد.

نجل المرجع السيد الحكيم يحاضر في ندوة تحضيرية للاحتفال بعيد الغدير الاغر في العاصمة بغداد.
۱۴۰۰/۰۵/۰۳

شارك سماحة السيد عزالدين الحكيم (دامت بركاته) في الجلسات التي اقامها جمع من مبلغي بغداد تمهيدا لاحياء مراسيم عيد الله الاكبر عيد الغديرالأغر، داعيا سماحته الاخوة المبلغين من طلبة العلوم الدينية الى التكاتف و بذل الجهود لاحياء أمر أهل البيت (عليهم السلام)، و عدم الاقتصار على المناسبات الحزينة منها، كما اكد على ضرورة تجديد الخطاب التبليغي بما يواكب متطلبات الجيل الحالي، و ما يعانيه من تحديات و مشاكل، تعيق من نشأته في ظل تعاليم أهل بيت العصمة، و اختتم سماحته الحديث بنقل سلام و دعاء سماحة السيد المرجع (دام ظله الوارف) الى الاخوة المؤمنين.

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

آيا قمار چيست و آيا نر تخت حرام است و حكم بازى كردن با آن براى سرگرمى نه براى برد و باخت چيست؟

قمار عبارت از بازى است كه ساختار آن بر برد و باخت بوده و براى بدست آوردن مال اختراع شده، و دومله از قمار است و بازى با آن بدون برد و با برد حرام است.

مشهور اينست كه شيعه امامى از مخالفها ازدواج نمودنش مكروه است و بدين جهت علماء خليج خدا آنها را حفظ نمايد از خواندن عقد بر آنها خوددارى مى نمايند، و شايد دختر و خانواده اش هم از اين امر خوشحال نمى باشند، و آنكه در بعضى وقتها پيش آمد مى كند كه هر دو از آنها اصرار دارند كه برخى را از برخى ديگر ازدواج شود و در نزد آنها خوانده نشود با اين حال علماء از خواندن عقد خوددارى مى كنند و ولىّ و سرپرست دختر قبول نمى كند مگر اينكه عقد را شيعه بخواند، بدين جهت احتمال دارد كه اين امر باعث شود كه آنها در گناه بيافتند، اميدواريم كه براى ما جواب اين امر را توضيح دهيد كه اين امر خيلى حسّاس و مورد ابتلاء است؟

اهميت دادن بر اينكه امر مكروه بواسطه نخواندن عقد نباشد خوب است ولى گاهى مزاحمت با جهت بهتر و يا لازمى مى كند كه آنوقت لازم است انسان به واقع امر اعتراف و اقرار نمايد، و در آنوقت نبايستى بدين نحو از خواندن عقد خوددارى شود، و مخصوصاً كه خواندن عقد اى بسا كه باعث شود بوسيله اين عقد در دين خود تجديد نظر كند و با چشم واقع بينانه و دور از تعصب به حق و حقيقت نگاه كند و به حق اعتراف نموده و او را در بر گيرد، و با حكمت و نرمى و با راهش نفوذ كردن برتر و بالاتر از هر چيز است بشرط اينكه از حدّ شرعى نگذرد.

اميدوارم كه قاعده اى آغاز مسافت را در شهرهاى بزرگ بطور واضح بيان فرمائيد؟ و اينكه از كجا مبداء حساب مى شود آيا كنار محله است، آنوقت جدا شدن محله ها را چگونه تشخيص دهيم؟ و يا به لحاظ خريدهاى روزانه است؟ و يا به جهت تمامى ارتباطات ميان محله ها است؟ مخصوصاً كه احتياجات اهل شهرهاى بزرگ براى بعضى ها پيچيده است مثلاً اى بسا دكتر متخصص در محلّه پيدا نمى شود و يا برخى از لوازمات چرخ ها و ماشين ها در محله مقدم مى باشد و يا به خاطر كمتر بودن رابطه هاى اجتماعى آن ميان اهل يك شهر بزرگ تردد به آن محله ها كمتر مى شود؟ آيا اين و همانند آن باعث مى شود كه آغاز مسافت براى شكست خواندن نماز آخر محلّه را قرار دهيم، اميد است كه قاعده اى اين را به تفصيل بيان فرمائيد؟

مقصود از اين در وضع زندگانى عمومى خودش به آنچه در محله اى خودش هست بسنده كند به طورى كه بيرون رفتن از محلّه يك حالت فوق العاده و استثنائى باشد و همانند سفر كردن باشد، و اين با اشخاص تفاوت مى كند و بعضى از اشخاص هستند كه لوازمات اجتماعى خودش را از تمامى اطراف شهر تهيّه مى كند آنوقت تمامى شهر بر او وطن شمرده مى شود و برخى لوازمات را فقط از محله اى خود فراهم مى نمايد و احتياج در ساير شئون زندگيش به محله هاى ديگر ندارد آنوقت محله اى آن وطنش مى باشد نه محله هاى ديگر و تشخيص با عرف است.