پيام تسليت آیت الله هادوی تهرانی

پيام تسليت آیت الله هادوی تهرانی
۱۴۰۰/۰۸/۰۱

بسم الله الرحمن الرحیم

انما یخشی الله من عباده العلماء (فاطر، ۲۸)

ارتحال مرجع بزرگ حضرت آیت الله العظمی حاج سید محمد سعید حکیم (رحمه الله علیه) موجب کمال تأسف و تاثرگردید.

بی شک افول این ستاره درخشان فقاهت از آسمان پر ستاره حوزه مبارکه نجف اشرف، ثلمه ای است که چیزی آن را جبران نمی کند.

این جانب ضمن تسلیت این ضایعه اسفناک به حضور مقدس امام زمان عجل الله فرجه الشریف و تمامی مراجع عظام تقلید بویژه مراجع معظم نجف اشرف (دامت برکاتهم) و علما و فضلا وطلاب حوزه های علمیه به ویژه شاگردان عالی مقام ایشان و خانواده بزرگ حکیم به ویژه آقازاده ها و اخوی های مکرم ایشان، برای آن فقیه دانشمند هم نشینی با محمد و آل محمد (علیهم السلام) و برای تمام بازماندگان و علاقمندان ایشان صبر جمیل و اجر جزیل از درگاه ایزد بی بدیل خواستارم.

مهدی هادوی تهرانی
قم آشیانه آل محمد (علیهم السلام)
۱۲ شهریور ۱۴۰۰
۲۵ محرم الحرام ۱۴۴۳
مصادف با سالروز شهادت امام سجاد علیه السلام

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

رواياتى وارد شده كه بيش از سه روز دورى گزيدن از برادران را نهى نموده است، حكم قطع ارتباط ميان برادران چيست؟ و اندازه اى آن چقدر است؟ و آيا حكم نسبت به آنكه او اول قطع ارتباط نموده با ديگرى فرق دارد؟ و اندازه اى قطع ارتباط حرام چقدر مى باشد؟

قطع ارتباط اگر ساختار آن بر دشمنى مؤمن و يا توهين به او و سبك شمردن آن و اعراض از آن باشد حرام است، و ظاهر اينست كه روايات در اين خصوص نظر ندارد، بلكه آن روزى را كه به جهت يك و دو كردن و ستيزه كردن و كشمكش كردن در حقوق و همانند آن كه مبتنى بر اعراض كردن از خود آن نيست بلكه به جهت علّتى است كه پيش آمده است و آن هم ظاهر در حرمت است، اگر بنابر مقتضاى ظاهر مذكور باشد كفايت مى كند در عدم قطع ارتباط اينكه يكى از آنان ارتباط برقرار نمايد و لو اينكه با سلام دادن و آماده شدن بر ارتباط باشد به هنگاميكه آن ديگرى قبول نمايد، همانطورى كه در دو مورد زير قطع ارتباط حرام نمى باشد. 1 ـ دورى گزيدن به جهت بد رفتارى طرف ديگر از لحاظ دينى باشد. 2 ـ ارتباط برقرار كردن سبب ذليلى و توهينش باشد، آرى بيشتر دورى نمودن از ذلّت با منيّت و عناد ورزى مشبته مى شود لازم است كه از آن پرهيز گردد.

مؤمنى مى خواهد در مسجد محلّه اش نماز بخواند ولى پدر و مادرش به جهت تقيّه مخالفت مى كنند آيا لازم است كه به آنها موافقت نمايد و يا مى تواند در اين خصوص مخالفت كند؟

اگر از ضرر نترسد جايز است به آنها مخالفت نموده و در مسجد نماز بخواند ليكن بهتر است بر او كه كوشش نمايد تا آنها را قانع و راضى كند.

آيا وصيّت مريض در حال مرض وفاتش صحيح است؟ سپس منظور از مرض وفات چيست؟ مرضهايى هست كه زمان آن طول مى كشد مانند سرطان، آيا اين هم از اول ظهورش مرض موت حساب مى شود؟

وصيت نمودن به ثلث در تمامى حالات بدون اختلاف در ميان علماء صحيح است. و فقط جاى سخن در نافذ بودن معاملات قطعى آن است كه در آن به ورثه اجحاف مى شود كه در مرض موت آن را انجام مى دهد، ولى مختار ما اينست كه آنهم نافذ است، و در اين صورت محدود كردن به مرض موت اثر ندارد.