دیدار با شیوخ و چهره های عشایر و برگزیدگان شهرک العامل در شرق بغداد

دیدار با شیوخ و چهره های عشایر و برگزیدگان شهرک العامل در شرق بغداد
۱۳۹۶/۱۲/۱۳

در سیر برنامه تبلیغی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید محمد سعید حکیم (مدظله) ، هیئتی از دفتر به سرپرستی سید محمد حکیم و به همراهی شیخ محمد العبادی و با هماهنگی آقای سید علی موسوی نماینده مرجعیت ، در روز جمعه هشتم جمادی الاولی با شیوخ و چهره های عشایر ، برگزیدگان و جوانان شهرک العامل در شرق بغداد پایتخت عراق دیدار کردند .

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

شخصى خانه گرفته و در اختيار يكى از علماء دينى گذاشته كه در آنجا بنشيند بدون اينكه درباره واگذار نمودن ملك آن و يا واگذار ننمودنش چيزى بگويد، سپس آن شخص وفات كرد و چون آن مرد اهل عراق نبود لذا ما از بودن ورثه او و نبودش بى خبريم، و پسر عالم دينى آنجا را خراب كرده و از نو ساخته است، سؤال از اين است: كه آيا نوه عالم دينى را جايز است كه زمين آنجا را تملك نمايد؟ و بازگشت آن زمين و بنايى كه آن مالك است اگر بنام يكى در ثبت اسناد نباشد بر اينست كه دولت آن را ضبط خواهد كرد آيا بنام خودش ثبت نمودن جايز است؟

اگر قرينه ( دليلى ) نباشد كه آن خانه را به عالم دينى كه در آن اسكان داده ملك او كرده است، همان خانه قديمى با آن زمينش از آن مالك اوّلى است كه او گرفته است، و براى كسى جايز نيست كه آن را مالك بشود، بلى جايز است براى هر كسى آن را بنام خود بطور رسمى بنمايد تا اينكه آن را پس از جستجو كردن و يافتن صاحبش و يا ورثه هايش بدهد، زيرا كه اين احسانى است كه به آن اجر داده خواهد شد ولى براى آن شخص لازم است كه از خود اطمينان داشته باشد كه آن را مى تواند به صاحبش نگهدارى نمايد و مال آن را ضايع ننمايد، و به آن شهادت بدهد كه مال فلانى است و وصيت در خصوص آن بنمايد كه مال فلانى است و يا همانند اينها را بتواند بنمايد.

مشهور اينست كه شيعه امامى از مخالفها ازدواج نمودنش مكروه است و بدين جهت علماء خليج خدا آنها را حفظ نمايد از خواندن عقد بر آنها خوددارى مى نمايند، و شايد دختر و خانواده اش هم از اين امر خوشحال نمى باشند، و آنكه در بعضى وقتها پيش آمد مى كند كه هر دو از آنها اصرار دارند كه برخى را از برخى ديگر ازدواج شود و در نزد آنها خوانده نشود با اين حال علماء از خواندن عقد خوددارى مى كنند و ولىّ و سرپرست دختر قبول نمى كند مگر اينكه عقد را شيعه بخواند، بدين جهت احتمال دارد كه اين امر باعث شود كه آنها در گناه بيافتند، اميدواريم كه براى ما جواب اين امر را توضيح دهيد كه اين امر خيلى حسّاس و مورد ابتلاء است؟

اهميت دادن بر اينكه امر مكروه بواسطه نخواندن عقد نباشد خوب است ولى گاهى مزاحمت با جهت بهتر و يا لازمى مى كند كه آنوقت لازم است انسان به واقع امر اعتراف و اقرار نمايد، و در آنوقت نبايستى بدين نحو از خواندن عقد خوددارى شود، و مخصوصاً كه خواندن عقد اى بسا كه باعث شود بوسيله اين عقد در دين خود تجديد نظر كند و با چشم واقع بينانه و دور از تعصب به حق و حقيقت نگاه كند و به حق اعتراف نموده و او را در بر گيرد، و با حكمت و نرمى و با راهش نفوذ كردن برتر و بالاتر از هر چيز است بشرط اينكه از حدّ شرعى نگذرد.

صاحب پول مقدار ( 1000 ) دينار به شخصى داده كه ( 800 ) دينار به عنوان مضاربه ميان آنها عمل نمايد، و ( 200 ) دينار آن امانت باشد در نزد عامل و پس از اين عامل اين دويست دينار را در نزد ديگرى وديعه گذاشت بدون اينكه صاحب مال باخبر باشد سپس شخص سوم انكار نمود آن مال را كه ( 200 ) دينار است، آيا صاحب پول در اين زيان سهيم است؟

اگر وديعه گذاردن پول مزبور در نزد طرف سوم تفريط در امانت باشد ضمانت از آن وديعه گذار است، و اگر تفريط نباشد ضامن نيست، بلى اگر وديعه گذاردن صاحب پول در نزد دومى بر اين اصل باشد كه به ديگرى ندهد آن وقت دومى ضامن مى باشد.