کلنگ زنی تعدادی مسجد و حسینیه در بخش اللطیفیه جنوب بغداد

کلنگ زنی تعدادی مسجد و حسینیه در بخش اللطیفیه جنوب بغداد
۱۳۹۶/۱۲/۱۳

هیئتی از دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید محمد سعید حکیم (دام ظله الوارف) ، تعدادی مسجد و حسینیه را در منطقه اللطیفیه جنوب استان بغداد پایتخت عراق کلنگ زنی کرده و حال و احوال مومنان منطقه را جویا شده و در پیشرفت کار ساخت مساجد و حسینیه هایی که قبلا آغاز شده بود قرار گرفت .

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

پس از جريانات اخير در سال 1990 برادرم زندانى شد و من نمى دانم كه آيا زنده هست و يا مرده است، او و زنش و دوتا فرزندش با من در خانه اى كه از پدرمان به ارث رسيده بود زندگى مى كرد و نزد ما در همان خانه مادرم و برادرانم زندگى مى كردند (و ما برادران همگى) هرچه مخارجات زندگى و لوازم منزل و تعميرات و تجديد بناء منزل را كه مى كنيم هيچ يك حساب نمى كنيم چون تفاوتى ميان ما نيست، و در طول اين مدت كه برادرم در زندان هست و زن و كودكانش با من در همان خانه مى باشند و من مسئول مخارج و زندگانى آنها بودم، ولى در سال گذشته زن برادرم فرزندانش را گرفت و به خانه پدرش رفت، معلوم باشد كه آن دختر خاله من است، اكنون از من زن برادرم مى خواهد كه تمامى اموال و اثاث خانه برادرم را به او بدهم در صورتى كه اثاث خانه بيشترش مشترك و مشاع هست، آيا ما را حضرتعالى به چه امر مى فرمائيد كه مورد رضايت خداوند متعال باشد، آيا اموال برادر زندانيم را به زنش بدهم؟ در صورتى كه عايدات ساليانه باغى را مى گيرد؟

جايز نيست كه سهم برادرت را به زنش بدهى تا زمانى كه وفات او را ندانسته اى، بلكه بر تو واجب است كه سهم او را براى او نگهدارى، بلى براى زنش اين حق هست كه نفقه خودش را از تو بخواهد و براى تو لازم است كه نفقه او را از مال برادرت بدهى، و همچنين دادن نفقه كودكان هم در صورت احتياجشان واجب است كه بدهى، بلى ضرورى است كه به حاكم شرعى پيش از دادن نفقه مراجعه كنى، مگر اينكه از طرف برادرت وكيل باشى كه در اين صورت اجازه گرفتن از حاكم شرعى لازم نيست.

نسبت به زمين هاى عمومى كه در قانون وضعى لبنان املاك خاص دولت شناخته شده است، و در ميان عموم مردم به املاك عموم مردم شناخته شده است كه به عنوان چراگاه و خرمنگاه و جنگل ترك شده است، آيا مى توان آنها را افرادى يا جمعيتهاى رسمى مانند شوراها و شهردارى تملك نمايند و در آنها به نفع عموم تصرف نمايند و مدرسه ها و حسينيّه ها و همانند آنها را در آنجا بنا نمايند و يا اينكه براى مصلحت افرادى در آنجا تصرف نمايند مثل اينكه آنجا را كشتكارى نمايند و يا ساختمانى بنا كنند و... اگر چنانچه جايز باشد تملك كردن آنها و اين بايستى از كدامين جهت بوده و محتاج چه شرايطى مى باشد، اميدواريم ما را در جريان بگذاريد و بطور تفصيل از لحاظ افراد و هيأت حكمش را بيان فرماييد؟ و باقى مانده سؤال اينكه اميد است كه حكم آن كسى را كه بدين زمينهاى عمومى مسلط شده و ساختمان ايجاد كرده و يا زراعت نموده است را در صورتى كه ضرورت اقتضاء كرده است همانند حاجت اقتصادى و يا ضرورت امنيّتى همانند مرز كشيدن را بيان فرماييد؟

زمينهاى مذكور در آنچه براى آن تعيين شده معين نمى گردد، مگر اينكه از آنها عموم مردم در همان لحاظى كه معين شده بهره بردارى نمايند، و مدّت معتنابهى به همين منوال سپرى شود، اما بهره بردارى آن از ناحيه اشخاص مخصوصى: پس اگر پيش از آنكه مردم از آنها استفاده كنند بوده باشد و آنجاها اراضى متروكه ( موات ) بوده اشكالى ندارد، ولى اگر پس از بهره بردارى مردم از آنجاها بوده باشد تصرف جايز نيست مگر اينكه ضرورت تقاضا كند، و يا اينكه مردم از تصرف در آنجا در آن جهتى كه براى آن معين شده است بى نياز باشند، و لازم است در هر دو صورت به حاكم شرعى رجوع نمايند

حكم احضار ارواح چيست؟

اگر اذيّت مؤمنى را باعث نشود حلال است، با اينكه نزد ما بودن اين چنين عملى ثابت نشده است، بلكه احتمال قوى هست كه اين عمل با سخن پراكنى هاى جنّ و شياطين مختلط شود، پس لازم است كه از آن دورى نموده و خبرهائى را كه از آن بدست مى آيد تصديق نبايد كرد.

مؤمنى مى خواهد در مسجد محلّه اش نماز بخواند ولى پدر و مادرش به جهت تقيّه مخالفت مى كنند آيا لازم است كه به آنها موافقت نمايد و يا مى تواند در اين خصوص مخالفت كند؟

اگر از ضرر نترسد جايز است به آنها مخالفت نموده و در مسجد نماز بخواند ليكن بهتر است بر او كه كوشش نمايد تا آنها را قانع و راضى كند.