جواب سئوال داير مدار مخالفت قانون است و رو آوردن به آن از لحاظ به دست آوردن مال مى باشد. و موقعيّت شريعت از قانون معروف است ولى شما و تمامى غرب رفته ها در شهرهائى هستيد كه اهالى آن عادت كردند كه به قانون احترام مى گذارند و آن را مقدس مى شمارند، و قانون شكنى را بد مى شمارند، و به چشم حقارت به قانون شكن مى نگرند، در صورتى كه آنان به شما به چشم مهمانى كه به نزد آنها آمده ايد و در شهرهاى آنها سكونت كرده ايد مى نگرند، و آنها خود مى بينند كه به شما نيكى كرده اند به هنگاميكه شما را قبول كردند و مهمانتان نمودند، و با شما مثل خودشان معامله كردند، و هر اندازه از شما احترام به قانونشان و مراعات نظامشان ببينند، در دل آنها جا مى گيرد و از ته دل به شما احترام مى كنند، و شما بر آنها شخصيّت خودتان و احترام دينتان و مبادى دينتان را لازم مى نمائيد، امّا اگر از شما قانون شكنى و به هم زدن نظام و فرصت طلبى براى دزدى و غارت بطورى كه غير شرعى است نزد آنها ببينند، همانا اين كار از شما در نظر آنها سيماى زشتى از شما نشان مى دهد و بد نام مى شويد و قباهت عملكرد شما را به گوش دولت هاى دشمن كه با شما و دينتان و مبادى دينتان ضدّ هستند مى رسانند، و آنها كه منتظر فرصت هستند بر عليه شما و دينتان و مبادى دينتان تبليغات زهرآگين دامنه دارى مى نمايند، پس در اين صورت شما هم بر خود و هم بر دين و مبادى دينتان جفا كرديد، در صورتى كه شما فرستادگان اسلام و الگوهاى ايمان در اين ممالك هستيد، واسلام و ايمان در دست شما امانت است، پس لازم است كه تلاش كنيد با تمام قوا در دعوت كردن مردم به سوى اسلام و ايمان با رفتار نيكتان، و با استقامت نمودن در سلوك خودتان و با بر خورد خوش در مجتمعاتتان به وظيفه خود عمل نمائيد.
و امامان ما صلوات خدا بر آنها باد به اين موضوع تأكيد زيادى در روايات بسيارى نموده اند از آنها فرمايش حضرت صادق (عليه السلام) است ( و كونوا لنازينا ولاتكونوا علينا شينا حببّونا الى الناس ولاتبغضو نا اليهم جرّوا الينا كل مودة وادفعوا عنا كل شرّ ) فرمود: براى ما زينت باشد، و براى ما ننگ نباشيد، دوستى ما را در مردم ايجاد نمائيد و از دشمنى ما آنها را دور كنيد تمامى مهر و محبت را بسوى ما جلب كنيد و از ما هر شرّى را دفع نمائيد. و در حديث ديگرى امام صادق (عليه السلام) فرمود (فانّ الرجّل منكم اذاورع فى دينه و صدق الحديث و ادّى الأمانة و حسن خلقه مع الناس قيل هذا جعفرى فيسرنى ذلك و يدخل علّى منه السرور و قيل هذا ادب جعفر، و اذا كان على غير ذلك دخل على بلائه و عاره و قيل هذا ادب جعفر...) پس همانا مردى از شما وقتى كه در دينش پرهيزگار گرديد و راستگو شد، و رفتارش را با مردم نيكو كرد، و گفته شد كه اين مرد جعفرى است، اين نسبت دادن مرا مسرور مى نمايد و به من شادى از آن داخل مى شود، و گفته مى شود اين ادب (تربيت شده اى) جعفر است، و اگر بدينسان نباشد بر من بلا و عار او مى رسد در حالى كه گفته مى شود اين ادب (تربيت يافته اى) جعفر است... و غير از اين باز هم رواياتى به اين مضمون هست. علاوه بر اين اى بسا اين كارها باعث به بن بست رسيدن اموراتتان در آينده باشد و شما را در مشكلاتى قرار دهد كه نتوانيد به آنها فائق آئيد، بر شما باد به اين طرف قضيه اهميّت بدهيد، و از منافع مادى فعلى هر چند هم زياد باشد وقتى كه وابسته به مخالفت قوانين آنجا و بدنامى شما گردد اجتناب نمائيد.