پيام تسليت حجت الاسلام والمسلمین احمد واعظی ـ رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم

پيام تسليت حجت الاسلام والمسلمین احمد واعظی ـ رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
۱۴۰۰/۰۸/۰۱

بسمه تعالی
إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَهٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْءٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ.
ضایعه ارتحال مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سیدمحمد حکیم را به محضر مبارک حضرت ولی‌عصر(عج)، مراجع عظام، حوزه‌های علمیه، فرزندان معظم له و خاندان مکرم حکیم تسلیت عرض می‌کنم.

آن عالم پارسا پس از عمری تلاش و فعالیت در مسیر تحکیم مبانی و احیای سنت‌های اسلامی، برکات فراوانی را در تربیت نسلی از عالمان فاضل و آثار فاخر علمی به یادگار گذاشت.

نقش ارزنده آن فقیه بزرگوار در احیای آئین پیاده‌روی اربعین در کنار فعالیت‌ها و خدمات اجتماعی ، او را برای همیشه در اذهان خادمان و عاشقان اباعبدالله الحسین(ع) زنده نگه خواهد داشت.

آن سلاله پاک پیامبر در دفاع از کیان اسلام و فرهنگ اسلامی، تا پای‌جان در مقابل رژیم بعث عراق ایستاد و سال‌ها رنج زندان و شکنجه را به جان خرید.

از خداوند متعال علو درجات آن عالم ربانی و صبر و اجر برای فرزندان و خاندان معظم حکیم و شاگردان و بازماندگان آن عزیز خواستارم.

احمد واعظی
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

بيش از پنجاه سال است قرارداد ميان ما و يك نفر از صاحب باغ و زمين بياض منعقد گرديده است و ما به كشت و آبيارى و كارهاى زراعى آنجا مشغوليم و تا اين زمان و با بودن آن اجازه داده بود كه در آنجا سكونت نماييم و در زمان بودن آن در آنجا نشيمن مى كرديم و حتّى او خودش هم با ما مدتّى سكونت نمود، و نزد ما زمين و جايگاه ديگرى هم بود كه پس از مدّتى به آنجا منتقل شديم و ميان ما با او اختلافى در قرارداد كشتكارى نشد تا اينكه او با تمامى اهل و عيالش مسافرت كرد و از آنان كسى در اينجا باقى نمانده است و ما اكنون مى خواهيم كه خانه تازه كه بتواند افراد خانواده ما كه زيادتر شده است اداره كند در آن زمين بسازيم، و خاطرنشان كنم كه ما حق او را مادامى كه زمين در اختيار ما هست انكار نمى كنيم، آيا براى ما سكونت در آنجا و ساختن منزل جايز است؟

تصرف كردن در زمين و منزل ديگر درست كردن در آنجا جايز نيست مگر اينكه به مالك مراجعه نمايى و او هم اجازه دهد، و يا اينكه به راضى بودن آن اگر چنانچه اكنون بداند يقين نمايى اما بدون اجازه گرفتن و با شك كردن در رضايت آن به تصرّف شما ديگر تصرفتان جايز نمى باشد.

شخص بالغى كه به حدّ رشد بلكه بيشتر رسيده يعنى سنّ او (16 ـ 17) سال مى باشد (كركوثه) سر تسبيح را كه از طلا بود و عيارش 18 و وزنش (100، 7 سنت) هفت گرم و يكصد ميلى گرم بود آن را زرگر به قيمت (800، 17) هفده هزار و هشتصد دينار در تاريخ 20/3/94 خريد، و پس از گذشتن پنج ماه آشكار شد كه آن (كركوثه) سر تسبيح دزدى بوده و مال پدر فروشنده بوده است ـ يعنى دزد فرزند بزرگ او بوده به اعتراف پدرش... و صاحب اصلى مال كه پدر باشد يا عين آن را مى خواهد، و يا فرق آن را به قيمت روز مى خواهد در صورتى كه در همان وقت خريد هم فروش شده و برگرداندنش سخت است، و از اين طرف اختلاف در وزن آن هم هست، صاحب اصلى مى گويد كه آن دو مثقال و نيم بوده و زرگر مى گويد همان بود كه در بالا بيان شده خواسته ما از حضرتعالى اين است كه حكم قطعى اين مسئله حساس را بيان فرماييد كه هر دو طرف حكم شرعى را قبول دارند؟

واجب است كه خود سر تسبيح (كركوثه) در صورت امكان بر گردانده شود و در صورت متعذر بودن به اندازه آن بر گرداندن طلا واجب است، و در صورتى كه اختلاف ميان صاحب سر تسبيح (كركوثه) و ميان ضامن در مقدار آن باشد قول ضامن با سوگند خوردنش مقدم است، اگر براى صاحب سر تسبيح (كركوثه) بينّه (شاهد) نباشد، پس ضامن مى شود به كمترين وزن كه عبارت از هفت گرم و يكصد ميلى گرم است، و آنكه تناسب دارد براى هر دو طرف اين است چشم پوشى نموده و مسامحه نمايند و سخت گيرى نكنند و هر دو طرف حسن نيّت داشته باشند. ملاحظه شود: براى مشترى اين حق است كه به فرزند بزرگ رجوع كند، و آنچه بر او داده از قيمت كه (800،17) دينار مى باشد پس بگيرد، همانطورى كه مشترى حق دارد تفاوتى را كه به پدرش پرداخت خواهد نمود از فرزندش مطالبه نمايد و زيان به فرزند عايد مى شود.