چه بهتر كه در صورت امكان سعى شود اين دستگاهها وارد مملكت و شهرها نشود تا از فساد عمومى جلوگيرى شود و پس از وارد شدن آنها به مملكت و شهر چاره اى براى جلوگيرى از آن نباشد و لازم است بر مؤمن كه اگر از خود و خانواده اش از مرتكب شدن به حرام خاطر جمع نباشد از آن دورى گزيند و اجتناب نمايد، و چنانكه اگر خريدن آن ديگران را كه اطمينان نيست كه از حرام خوددارى كنند جرئت به خريدن آن و استعمال آن در حرام بنمايد باز هم لازم است آن را نخرد زيرا كه حرام است جرئت دادن و تشويق كردن به حرام همانطورى كه عقلا و شرعاً خودش و خانواده اش را در معرض انجام دادن حرام قرار دادن حرام است و خداوند از نيّت ها آگاه است.
اهميت دادن بر اينكه امر مكروه بواسطه نخواندن عقد نباشد خوب است ولى گاهى مزاحمت با جهت بهتر و يا لازمى مى كند كه آنوقت لازم است انسان به واقع امر اعتراف و اقرار نمايد، و در آنوقت نبايستى بدين نحو از خواندن عقد خوددارى شود، و مخصوصاً كه خواندن عقد اى بسا كه باعث شود بوسيله اين عقد در دين خود تجديد نظر كند و با چشم واقع بينانه و دور از تعصب به حق و حقيقت نگاه كند و به حق اعتراف نموده و او را در بر گيرد، و با حكمت و نرمى و با راهش نفوذ كردن برتر و بالاتر از هر چيز است بشرط اينكه از حدّ شرعى نگذرد.
اگر طول مسافت هشت فرسخ باشد و در هفته دو بار مسافرت به وطنش نمايد همانطورى كه در فرض اول آمده است آنوقت نمازش را در راه شكسته مى خواند و در محل كار و وطنش تمام مى خواند. اما اگر هر روز مسافرت به وطنش نمايد همانطورى كه فرض دوم اين چنين است نمازش را در راه و محل كار و وطنش تمام مى خواند، ولى اگر ده روز در وطن و يا محل اقامتش بماند گرچه از پيش قصد ماندن نداشته باشد بايد در مسافرت اول در راه قصر نمايد سپس حكمش در راه و وطن و محل كارش تمام است.