رؤيت هلال ماه ذی الحجة برای مرجع عالیقدر حاج سید محمدسعید حکیم (مدظله) ثابت شد

 رؤيت هلال ماه ذی الحجة برای مرجع عالیقدر حاج سید محمدسعید حکیم (مدظله) ثابت شد
۱۳۹۷/۰۵/۲۲

بسم الله الرحمن الرحیم

 رؤيت هلال ماه ذی الحجة برای مرجع عالیقدر حاج سید محمدسعید حکیم (مدظله) ثابت شده است لذا روز دوشنبه اول ماه ذی الحجةالحرام مي باشد.
از خداوند متعال قبولی طاعات واجابت ادعيه برای عموم مسلمان را در اين ماه مبارك مسئلت می نمائيم.

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

در منطقه عويريج بغداد سه سال پيش محلّى را براى ساختن شيشه هاى ماشين اجاره كردم، و صاحب محلّ را در جريان امر گذاشتم و توافق به وجه اجاره كه ( 11000 ) دينار است نموديم و وجه اجاره يك سال را پرداخت نمودم و او نوشته به من داد سپس من براى آماده كردن آنجا براى شيشه سازى مخارج زيادى نمود، معلوم است كه شيشه سازى ساختن چيزهايى را ايجاب مى كند از قبيل تنورها و... كه مبالغ زيادى بايد خرج كرد و پس از گذشتن زيادتر از يك سال اجاره دهنده خواست كه اجاره را زياد كنيم و توافق كرديم به زيادى وجه اجاره به ( 90000 ) دينار و پس از توافق بر زيادى خواستيم كه وجه اجاره را پرداخت نماييم قبول نكرد و از ما خواست كه تخليه كنيم، و جاى شك نيست كه قبول كردن سخن او زيانهاى زيادى را به بار مى آورد كه تحملش سخت است همانند ويران كردن ساخته شده ها و تلف شدن زيادى از مواد را لازم گرفته است، آيا مالك مى تواند از لحاظ شرعى از ما بخواهد كه تخليه نماييم پس از آنى كه توافق كرديم به عوض كردن به اجاره جديد و در صورتى كه او از اول به نحوه كار ما آگاه بود، و آيا ما مى توانيم شرعاً عوض خسارتهايمان را در صورت اصرارش به تخليه از او بخواهيم و قراردادمان را فسخ نماييم؟ و در صورتى كه او حق نداشته باشد كه از ما تخليه كردن را بخواهد و از آن طرف وجه اجاره را نگيرد آيا بر ما جايز است كه آن را در نزد شخص سومى بگذاريم و اجبار كنيم كه بگيرد؟

اگر ميان شما و ميان صاحب زمين به اجاره كردن زمين در سال دوم تنها توافق باشد و عقد اجاره جارى نشود آن وقت شما حق نداريد آن را الزام به باقيماندنتان نماييد، و اما اگر در توافقتان اجراء صيغه عقد اجاره را نموده باشيد آن وقت صاحب ملك حق ندارد شما را بيرون كند و پس از پايان سال دوم باز هم شما حق نداريد كه آنجا باقى بمانيد مگر اينكه در عقد اجاره شرط كرده باشيد و يا مصالحه كرده باشيد بر اولويت شما بر محل مانند عقد سرقفلى كه شايع است در اين روزها و بدون اينها شما نمى توانيد او را وادار به باقيماندنتان و يا به اجاره دادن به شما نماييد، بلى او حق ندارد كه شما را ضرر رساند بلكه او اختيار دارد كه در محلّ آن بمانيد و به كارتان ادامه دهيد و وجه اجاره به قيمت متعارف امروز بگيرد، و يا اينكه شما را وادار به تخليه نمايد با عهده دار شدن زيانهايى كه به شما از جهت تخليه عايد مى شود بعد از آن كه شما غرض خود را از اجاره به او گفته بوديد و او هم در حالى كه غرض شما را مى دانست اقدام به اجاره دادن نموده است، و اگر از دادن زيان شما خوددارى كرد پيشنهاد مراجعه به حاكم شرع را مى نماييد اگر باز هم قبول نكرد مى توانيد از راههاى ديگرى كه حق شما بدستتان بيايد اقدام كنيد و خداوند سبحان عالم است.

پس از جريانات اخير در سال 1990 برادرم زندانى شد و من نمى دانم كه آيا زنده هست و يا مرده است، او و زنش و دوتا فرزندش با من در خانه اى كه از پدرمان به ارث رسيده بود زندگى مى كرد و نزد ما در همان خانه مادرم و برادرانم زندگى مى كردند (و ما برادران همگى) هرچه مخارجات زندگى و لوازم منزل و تعميرات و تجديد بناء منزل را كه مى كنيم هيچ يك حساب نمى كنيم چون تفاوتى ميان ما نيست، و در طول اين مدت كه برادرم در زندان هست و زن و كودكانش با من در همان خانه مى باشند و من مسئول مخارج و زندگانى آنها بودم، ولى در سال گذشته زن برادرم فرزندانش را گرفت و به خانه پدرش رفت، معلوم باشد كه آن دختر خاله من است، اكنون از من زن برادرم مى خواهد كه تمامى اموال و اثاث خانه برادرم را به او بدهم در صورتى كه اثاث خانه بيشترش مشترك و مشاع هست، آيا ما را حضرتعالى به چه امر مى فرمائيد كه مورد رضايت خداوند متعال باشد، آيا اموال برادر زندانيم را به زنش بدهم؟ در صورتى كه عايدات ساليانه باغى را مى گيرد؟

جايز نيست كه سهم برادرت را به زنش بدهى تا زمانى كه وفات او را ندانسته اى، بلكه بر تو واجب است كه سهم او را براى او نگهدارى، بلى براى زنش اين حق هست كه نفقه خودش را از تو بخواهد و براى تو لازم است كه نفقه او را از مال برادرت بدهى، و همچنين دادن نفقه كودكان هم در صورت احتياجشان واجب است كه بدهى، بلى ضرورى است كه به حاكم شرعى پيش از دادن نفقه مراجعه كنى، مگر اينكه از طرف برادرت وكيل باشى كه در اين صورت اجازه گرفتن از حاكم شرعى لازم نيست.