در حرام بودن تصرفى كه اسلام را در نظر آنها بد جلوه مى نمايد، و يا به مؤمنين ضرر مى رساند اشكال نيست، همانطورى كه بر مؤمن حرام است كه به مال ديگرى در صورت امين دانستن او و مسلط كردن بر مالش خيانت نمايد چون خيانت در امانت به هر كسى كه بوده باشد كافر باشد و يا ناصب حرام است.
واجب نيست كه بر آن مداومت نمايد و نسيان نكردن بر او واجب نيست، بلكه مسامحه كردن مكروه است، و در روايت آمده است كه فراموش كننده را در مقابل چشمش پديدار مى شود آنكه حفظ كرده بود و آن را مى داند كه اگر آن را فراموش نكرده بود او را به درجه اش ترفيع مى كرد. و خوب است كه به روايات ذكر شده در وسائل در باب قرائت قرآن كه در باب غير نماز است مراجعه شود.
جايز نيست مگر اينكه پدر از مقتضاى ولايتش سوء استفاده كند و رعايت مصلحت دخترش را ننمايد، بلكه به مصلحت مادّى و يا توهّمى خودش فكر كند، بدون اينكه به امر دخترش اهميت دهد، و اين موضوعى است كه قاعده و ضابطه ندارد.