اگر سبك نشمارد اين را و از جهات ديگر متدين باشد شهادتش قبول مى شود و اما اگر خوار شمارد با علم به حرام بودن عدالت آن به لحاظ اصرار به گناه صغيره با علم به گناه بودنش از بين مى رود.
حرام نيست مگر اينكه آن چنان ضرر كننده باشد كه از آن بوى هلاكت آيد و همچنين بترسد كه عضوى از او مانند چشم تلف شود كه در اين صورت احتياط واجب آن است كه مصرف ننمايد.
بلى جايز بودن بيرون رفتن بستگى به اذن شوهر دارد، پس اگر اجازه ندهد بيرون رفتن بر زن حرام مى شود، گر چه اجازه ندادنش از او تنها براى به كرسى نشاندن حق خودش باشد، بلى براى زن هم اين حق است به بعضى از كارها كه بر او واجب نيست از لحاظ خدمت در خانه و يا غير آن اقدام ننمايد تا اينكه هر دو به آنچه راضى مى باشند توافق نمايند.
واجب است بر او كه براى تنظيم عمل گرفتن خودش از هر چيزى كه قبلاً به دست مسلمانان رسيده و سپس بدست دولت رسيده است به حاكم شرع رجوع نمايد، بر خلاف موادّى كه دولت خودش آن را خريده و دست مسلمانان به آن نرسيده همانند موادّى كه از ممالك غير اسلامى دولت خريدارى مى كند، و هم چنين چيزهايى كه دولت خودش آنها را پس از اخذ مواد اوليّش از ممالك كفر مى سازد و از آن قسمت است پولهايى كه تازه چاپ شده كه بدست كسى نرسيده است، در همه اين قسمت ها گرفتن آنها از دولت جايز است و احتياج به رجوع كردن به حاكم شرع نيست.