ازدواج دختر باكره بدون اجازه پدر و پدر پدرش در ازدواج دائمى جايز نيست و در صورتى كه بدانند اجازه گرفتن لازم است بدون اجازه ازدواج نمايند و مقاربت كنند نزديكى كردنشان زنا است، مگر اينكه ولىّ بدون رعايت مصلحت دختر از ازدواج با كفو و همتايش منع نمايد، و اگر ولىّ نداشته باشد او استقلال دارد كه عقد بخواند و ازدواج كند، و هم چنين اگر ولّيش به سفرى بدون تمّاس كه جايش معلوم نباشد برود، در اين صورت هم استقلال دارد، و اين در ازدواج هميشگى است و امّا ازدواج غير هميشگى ازدواج دختر باكره بدون اذن ولّيش جايز است ولكن دخول كردن بر قبل و دبر حرام است ولكن اگر معصيت كنند وطى به زنا نمى باشد.
بلى اگر ضرورت ايجاب كند جايز است و روزه باطل نمى شود و اگر توريه ممكن باشد و مكلف به عوض بودن آن متوجّه باشد واجب است توريه نمايد و دروغ گفتن حرام مى شود و روزه اش باطل مى گردد.
اگر در كارش نيكوكارى منظورش باشد نمى تواند مزد بگيرد، همانطورى كه به متولى هم جايز نيست كه از حساب محلّ مشروع پرداخت بنمايد اما اگر از جيب خودش بدهد اختيار دارد و آن احسانى است از او كه بر او واجب نمى باشد.