ارتباط با خدا ، دین و عقیده دریچه اطمینان پیروزیهاست

ارتباط با خدا ، دین و عقیده دریچه اطمینان پیروزیهاست
۱۳۹۶/۱۱/۰۷

مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی سید محمد سعید حکیم (مدظله) ، مومنان گرامی را به ارتباط بیشتر با خدای متعال ، دین و عقیده دعوت نمود ، چرا که همان دریچه اطمینان قابل اعتماد در پیروزیهایست که امروزه بعد از توفیق از جانب پروردگار و تکیه مومنان بر او ، بدست آمده است.
ایشان روز سه شنبه 21 ربیع الثانی 1439هـ ، در استقبال جمعی از شخصیتها و شیوخ منطقه الشرطه و المعقل از استان بصره ، به مومنان توصیه نمود که از غفلت شیطان برحذر بوده و همدیگر را به روز حساب و عقاب و اجر و پاداشها یادآور باشیم ، همانا بدانید که این جایگاه و مرکزیتی که اکنون به دست آورده ایم از جانب خدای متعال بوده و بفضل مومنانی است که برای دین و عقیده خویش جانفشانی کرده اند .

حضرت آیت الله العظمی حکیم (مدظله) در پایان دیدار از خداوند متعال قبولی زیارت را خواهان ، و از میهمانان محترم خواستار توصیه یکدیگر به صبر و حقانیت شده ، سلام و توصیه های وی را به فرزندان ، همسایگان ، و خویشان محترمشان برسانند . به زیارت اماکن مقدسه اهتمام ورزیده چرا که آنان ما را به اصول و امامان علیهم السلام ، دینمان ، پایبندیمان به آنان و سیره مبارکشان یادآور هستند .

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

در مناسبتها ( همانند عروسى ها و تولدها ) بعضى هدايا و كادوهاى مالى و پولى مى آورند، و برخى از آنها تنها به درد كودك و زن مى خورد ( همانند لباسها و زيورآلات ) با اينكه مى دانيم آنكه اين قرضهاى اجتماعى را (با مسامحه در عبارت) مرد اداء خواهد نمود، آيا واجب است كه آنها را براى كودك تا رسيدن بحدّ بلوغ نگهدارى نمود؟ و آيا براى زن جايز است آن چيزهايى كه فقط براى او صلاحيّت دارد همانند لباسهاى زنانه و زيورهاى طلا او تملك نمايد يا نه؟

اگر ظاهر حال هديه كننده اين باشد كه آن مال كودك و زن هست مال آنها مى شود و براى پدر و شوهر تصرف در آن جايز نيست، ولى اگر ظاهر مال آن اين باشد كه آن براى پدر و شوهر است مال آنها مى شود، و اگر معلوم نباشد كه نظر هديه كننده چيست براى روشن شدن قضيّه بايستى به اهداء كننده رجوع نمود و از او پرسيد، و يا آن را از كسانى كه امر در ميان آنها مشكوك است بگيرد سپس احتياط نمايد و يا ميان آنها مصالحه نمايد.

در اين منطقه برخى از فرقه هاى اسلامى هست كه دشمنى را به شكل آشكارى به شيعه اماميّه اظهار مى كنند، و آنها را به غلوّ كردن و غير از آن از افتراها متهم مى نمايند كه خداوند براى آنها دليلى نازل نكرده و شيعه از اين اتهامات دور و برئ است، در صورتى كه اين فرقه اظهار محبّت هم به اهل بيت (عليهم السلام) مى نمايند و مى گويند كه شيعيان مخالف با طريقه اهل بيت (عليهم السلام) و صحابه هستند، آيا اين فرقه از ناصبى ها شمرده مى شوند يا نه؟ چونكه معروف اين است كه ناصبى آنانى هستند كه دشمنى را به اهل بيت (عليهم السلام) اظهار مى كنند نه به شيعه؟

جماعت ياد شده دو قسمند: اوّل آنهائى كه در ادعّاى محبّت اهل بيت (عليهم السلام) و عدم دشمنى با آنان راستگو هستند، پس آنان كسانى هستند كه اگر فضيلتهاى اهل بيت (عليهم السلام) را و عيبهاى دشمنان آنها را بگويند تصديق كنند بدان سانى كه اگر درباره ديگران مى گفتند تصديق مى كردند. دوم آنهائى هستند كه ادعّاى دروغين مى كنند، و آنها نمى خواهند فضايل اهل بيت (عليهم السلام)را بشنوند، و اگر بشنوند انكار مى كنند، و آن چنان ثابت باشد كه اگر آن را در خصوص ديگران مى شنيدند تصديق مى كردند، ولى انكار نمايند در ناصبى بودن دومى هيچ اشكالى نيست، و امّا اوّلى آنان گرچه با شيعه دشمنى مى كنند و از آن طرف چون با اهل بيت عصمت اظهار محبت مى نمايند در ناصبى بودن و نبودن آنان اشكال هست، ولى بهتر براى شيعيان خداوند به دعوتشان عزت بخشد اينست كه در محنتشان صبر نمايند، و در عقيده ثابت قدم باشند، و به معتقدات خودشان با طرز بهترى آنها را دعوت كنند، تا اينكه حقيقت به آنها آشكار گردد، همانطورى كه با مرور زمان تدريجاً حقيقت روشن گرديده است ( و من يتول الله و رسوله و الذين آمنوا فان حزب الله هم الغالبون )( ) و كسانى كه ولايت خدا و پيامبر او و افراد با ايمان را بپذيرند (پيروزند زيرا) حزب و جمعيّت خدا پيروز است.